اولین لاپایی در بچگی

در زمانه بچگی خوشگل و خواستنی بودم، ۱۲ ۱۳ سالم بود، راستی املام ضعیفه اگر غلط داشتم ببخشین!
الان ۲۶ سالمه، یه دوچرخه خوب بابام واسم خریده بود و همیشه بعد از ناهار میرفتم دوچرخه بازی، یه روز از کناره ی آقای جوون حدودا ۳۰ ساله رد شدم دیدم همینجوری داره بهم نگاه میکنه حتی وقتی ازش رد شدم دیدم واستاده و نگاهم میکنه، رد شدم و رفتم، اون زمان دچرخم استیل بود و همه نگاه میکردن و ازم قیمتشو میپرسیدن، برگشتم دوباره از جلوش رد بشم و بازم با دوچرخم پوز یا پز بدم، وقتی رسیدم دیدم اونم داره به سمت من میاد یعنی اونم بر گشته بود تا دنبالم بیاد، رسیدم بهش صدام زد و شروع کرد از دوچرخم تعریف و سوال کردن!
 
بعد از یکی از سوالاش که جواب دادم گفت آفرین و لپمو بوسید، سوال بعد و پرسید و دوباره بوسم کرد ولی اینبار لپم تفی شد، پاک کردم گفتم اه که خودش لپمو پاک کرد و گفت بیا تو پیاده رو، گفتم نه، دوباره اینبار لبمو بوسید و دستشو کشید به کونم، یه جوری شدم، خوشم اومد، گفت بیا تو پیاده رو یه ورزش بهت یاد بدم، بازم از دوچرخم پیاده نشدم و با دوچرخه رفتم تو پیاده رو، آخه میترسیدم بخواد دوچرخمو بدزده، راستی اینم بگم چون قدم کوتاه بود موقع واستادن باید از رو زین بلند میشدم تا پام به زمین برسه، واسه همین خوب کونم واسش باز میشد، شروع کرد به مالوندن کونم و ازم لب میگرفت، انقدر حال میکردم که هرکاری میگفت میکردم، از دوچرخه پیادم کرد و خودش نشست رو سنگ پله یه خونه و منم نیمرخ جلو خودش بودم و با کونم بازی میکرد و میگفت این ورزشو هر روز انجام بده و لبامو بوسید، بازم از اون بوسای پر تف، ایندفه گفت زبونتو در بیار، در آوردم و زبونمو مک میزد ک خیلی خوشم نمیومد ولی چون کونمو میمالید از شرایط راضی بودم، تا اینکه با یه دستش کونمو ماساژ میداد و با اون دست دیگش کیره شق شده اما کوچیکمو میمالید…
 
تو همین هال و هوا بودیم که یه دختر از دور اومد و دست کشید، دختره قبل از رسیدن به ما رفت تو خونه بغلی، همون روبرو یه ساختمون در حال ساخت بود، گفت بریم اونجا ورزش کنیم، منم گفتم دوچرخمو نمیتونم بیارم که گفت من میارم و رفتیم اونجا، یکم همون کارارو ادامه داد تا اینکه شلوارمو کشید پایین، رفت پایینو شروع کرد با لبای درشتش واسم ساک زدن، اولین ساک زندگیم و نمیدونین چقدر لذتبخش بود تا اینکه پاشد وشلوارشو کشید پایین و کیرشو انداخت بیرون، یه کیره خیلی بزرگ که واقعا از دیدنش تعجب کردم، گفت حالا نوبت تویه، گفتم چیکار کنم؟ شانس آوردم گفت بمالش چون واقعا نمیشد تو دهنم جاش بدم، تازه هیچوقت اینکارو نمیکردم چون فکر میکردم کثیفه! خلاصه دو دستی شروع کردم به مالوندنش، خسته شدم نگاش کردم بگم بسه دیدم چشاشو بسته، دیدم داره حال میکنه دلم نیومد تمومش کنم و واسش تندتر مالیدم که یه دفعه کیرشو از دستام کشید بیرون و دوباره شروع کرد به لب گرفتن (الآن فهمیدم چون دوس نداشته آبش بیاد ادامه نداد) بعد از لب گرفتن دوباره شلوارمو که بعد از ساک زدنش کشیدم بالا داد پایین، این دفعه خیلی پایینتر، رفت پشتم رو زانو نشست و پاهامو چفت کرد و کیره کلفتشو بزور داد لای پاهام و کیرش از جلو زد بیرون، از جلو با مچ دستش کیرشو داد بالا تا قشنگ بره تو درز کونم، انگار رو یه چیز گرم، نرم و بزرگ نشسته بودم خیلی لذتبخش بود و واسه اولین بار بود که سکسو تجربه میکردم، درسته مفعول بودم اما لذت میبردم، کیرشو جلو عقب میکرد، از لای پای من یه سوراخ تنگ ساخت، با دست چپش محکم گرفته بودم، دست راستش پاهامو محکم به هم چسبونده بود و به سمت بالا کیررشو با همون دست بالا نگه میداشت
 
انگار اینجوری اذیت بود، بلند شد و من و همونجور به پشت بلند کرد و گذاشت رو کیرش، همونجور که با دستاش محکم بغلم کرده بود کیرشو با شدت میزد لای پام، انقدر با شدت که نفس کشیدن واسم سخت شده بود و پاهام شوت میشد و کفشام که اون زمان چون تو سن رشد بودم واسم گشاد بود از پام در اومد!
دیگه کمکم داشتم اذیت میشدم که گذاشتم زمین و گفت لباس و کفشاتو بپوش ولی تا نگفتم بر نگرد، منم که ساده بودم یه چند دقیقه آماده بودم تا بگه برگردم دیگه حوصلم سر رفت گفتم برگردم دیدم جواب نداد، برگشتم دیدم نیست، دوچرخمو به زحمت از اونجا آوردم بیرون و رفتم خونه!
 
نوشته:‌ لاپایی meo