تجاوز ناپدری نامرد

سلام من سارا 18 ساله هستم
داستانیرو که میخام براتون تریف کنم مربوط به 2 ساله پیشه…

***
مادرم که زن خشگل وجذابی بود بعد از مرگ بابام حرفهای مفتی راجبش زدن
تا این که مادرم مجبور شد به زور ازدواج کنه با دوست پدرم محسن که شریک بابامم بود
ان(محسن)زنشو تلاق داده بود میگفتن به شوهرش خیانت کرده بود
بعد از ازدواج مادرم مارفتیم خونه ی محسن
داستان من از اون جا شرو شد که من تو خونه هم با حجاب میگشتم مادرم گفته بود خودمم این جوری راحتربودم محسن چند بار به مامانم گفته بود که به سارا بگو راحت باشه اینجارومثل خوبه ی خودش بدونه مادرم میگفت اینجوری راحتر
بعداز 3 ماه 1روز من تو حموم بودم محسن 1دفه کوبیدبه در حموم منم ترسیدمو گفتم کیه گفت منم بدو حال مامانت بهم خورد منم 1حوله دور خودم پیچیدمواومدم بیرون گوفتم کجاست گفت تو اوتاق خوابش اوفتاد روزمین منم سریع دویدم تو اوتاق که دیدم اوتاق خالیه 1لحضه کیج شدم نمیدونم چی شد که محسن با کمربند اومدتو وقتی برگشتم و اونو دیدم فهمیدم چه خبری هست خواستم در برم که حلم داد رو تخت داد زدم که 1دفه احساس کردم پشتم سوخت نامرد با کمربند انچنان زد که نفسم بند اومد بعد سریع لباساشو در اورد گفت یا باهم حال میکنیم یا من حال میکنم تو زجرفهمیدی (کیرشم خیلی گنده و دراز بود)  من گفتم خفه شو بعد دوباره با کمربند زد رو بازوم که درد زیادی داشت

 

بعد اومد جلو گفت که عاشق منه و اسلا به خاتر من با مادرم ازدواج کرد بعد اومد جلو که ازم لب بگیره که گفتم سر مادرم چه بلایی اوردی گفت نترس از بیرون بحش زنگ زدم گفتم حال مادرت بد شده اونم سریع رفته اونجا و دوباره اومد جلو که من زدم تو سورتش بعد مشت انداخت تو موهام میخاست کیرشو بوکونه تو دهنم که من دهنمو بستم واون کیرشو رو سورتم میمالید بعد گفت اگه نخوریش پردتو میزنم که انگار1 شک به من دادن تمام بدنم سست شد بعد کیرشو کرد تو دهنم هی عقبو جلو میکردبعد گفت برگردمنم گفتم اجازه نمیدم بیشتر از این به من تجاوز کنی گفت خفه شو میخام ازت 1جنده خوب بسازم منم شروع به فوش دادن کردم که1گوشه حولرو کرد تو دهنم با دستشم محکم گرفت بعد انگشتشو کرد تو کونم که  خشگم زد از زور درد…

 

زجه میزدم گریه میکردم اما اون اصلا براش مهم نبود بعد از4 یا 5دقیقه کیرشو که کرم زده بود اماده تو دستش بود گزاشت دم سوراخ کونم و با 1فشار سرشو کرد تو کونم هی بازی بازی میکرد منم دردی میکشیدم که نگو بعد از چند دقیقه احساس کردم سوختمو اتیش گرفتم که محسن گفت همش رفت تو بعدش دستو پایی بود من میزدم 1 دقیقهای ثابت وایساد بعد دوباره شروع به تلمبه زدن کرد داشتم اتیش میگرفتم که کفت تکون نخور جنده داره ابم میاد بعد دوترف کونمو محکم گرفت کیرشو تا ته کرد توکونم ابشو ریخت اون تو بعد ولم کرد رو تختو رفت…من داشتم گریه می‌کردم و هنوز کونم درد میکرد. بد پاشدم رفتم دوش گرفتم و یه کم آرایش کردم که مامانم نفهمه چی‌ شده. از اون به بعد چند بار دیگه هم به زور منو کرد و دفعه ی آخر پردمو زد . دیگه  سرنوشتو قبول کردم و جندش شدم  ،حالا بیشتر از مامانم منو میکنه. بعضی‌ وقتا مجبورم میکنه که سکسشو با مامانم نگاه کنم البته طوری که مامانم نفهمه، یه حس عجیبی دارم، حس لذت و تنفر اما در مقابل کیرش نمی‌تونم مقاومت کنم و ازم خواسته وقتایی که مامانم نیست همیشه دامن کوتاه بدون شرت بپوشم منم همینکارو می‌کنم،اونم تا دلش بخواد منو میکنه…

 

نوشته: سارا

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

6 دیدگاه دربارهٔ «تجاوز ناپدری نامرد»

  1. سارا جون سلام جنده ی منم میشی کیرمو ببینی تا صبح میخوریش این شمارمه بهم بزنگ 09334062377

  2. سلام این شماره منه سارا جون زنگ بزن تابیام خوب بهت حال بدم 09331037386

  3. سلام سارا جون این شماره منه خوشحال میشم باهات یه سکس داشته باشم ۰۹۳۷۵۸۳۸۴۷۳

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا