خودم خواستم منو بکنه

اسم من شادی هستش و بزارید اول از همه از خودم براتون بگم.من قد متوسطی دارم حدود158و وزنم فوق العاده کمه حدود 45 کیلوو سنم هم  16 هستش. ماجرا از اونجا شروع شد که تو مدرسه دوستام به من گفتن میدونی سکس چیه؟ منم گفتم نه و اونا هم همچی رو برام گفتم از ارضا شدن از سکس و ….

 

از اون موقع من میرفتم تو انواع سایت ها و درباره سکس میخوندم و یه ماده ای از خودت ترشح میکردم که دوستام گفتن به این میگن ابش اومده ! خلاصه جمعه بود که قرار بود بریم خونه مامان بزرگ (خاله ی من با مامان بزرگم زندگی میکنه) از صبح رفتیمو قرار بود تا فرداش اونجا باشیم من رفتم خونه خالم بخوابم خوب سن زیادی نداشتم و پسر خاله ی منم دوسال ازم بزرگتر بود. خوابیدیم. احساس میکردم پسر خالم از من خوشش میاد و اون یه زیر پوش پوشیده بود منم یه لباس خواب سفید طوری اون موقع پریود نمیشدم ولی خوب سینه هام یکمی زده بود بیرون جوری که نیاز نبود سوتین ببندم من خوابم برده بود که احساس میکردم دارم اذیت میشم و بیدار شدم دیدم تو بغل پسر خالمم و ترسیدم اومدم جیغ بکشم که سریع با دستش لبمو گرفت و گفت :هیس نترس کاریت ندارم بزار یه امشبو حال کنیم منم قضیه رو نمیدونستم دیدم وقتی دستشو برداشت سریع لباشو گزاشت رو لبم و منو بغل کرده بود حسابی عرق کرده بودم و داغ بودم داشت گردنمو میلیسید که یهو دیدم یه چیزی خورد روی کسم خیلی ترسیدم اومدم فرار کنم که سریع بغلم کرد گفت کجا میری؟

 

تازه داره شروع میشه وقتی اینو گفت اشکم دراومد و بهش گفتم تو رو خدا ولم کن مگر نه میرم همچیو به همه میگم گفت که اگه گفتی تا اخر عمرت میکنمت و فقط باید صبر کنی هیجی نگفتم و سکوت کردم دیدم دوباره میخواد لبامو بخوره که صورتمو اونور کردم و اون دید که اصلا اهلش نیستم ولم کرد و خواست بره بیرون و احساس کردم غمگین بود که داشت درو باز میکرد سریع با دستم دستشو گرفتم و کشیدم سمت خودم نفسش سریع شده بود گفت چیشد تو که نمیخواستی منم گفتم هیچی نگو بزار حال کنیم تو بغلم بود که زیپ جلوی لباسشو باز کردم و تنش رو بو کردم که یهو دیدم منو برگردوند و از پشت زیپ لباسمو باز کرد کاملا لخت بودیم ولی فقط من شرت پام بود اونم شرت پاش بود تو بغل هم بودیم که یهو منو حول داد افتادم رو تخت دیدم سریع اومد رو تخت و روم خوابید گفتم چیکار میکنی گفت میخوام بکنمت دیدم کیرش رو مالید به کسم و گردنم رولیس زد تا رسید به سینه هام اونا رو میمکید و میخورد و رفت پایین تر و با نوک زبونش تقریبا تموم کس و کونمو لیس زده بود منم از شدت قلقلک فقط سرشو فشار میدادم به خودم وااای چه نفسی میزد گفت سرمو ول کن وقتی ولش کردم رفت از تو کمدش یه کرم دراورد گفتم این دیگه چیه ؟

 

گفتش هیچی نگو و حرف نزن یکمشو زد به کیرش و یکم به کس من دیدم میخواد کیرشو بکنه تو کسم گفتم نکن این کارو درد داره اگه کردی جیغ میزنم دیدم دستشو گرفت روی دهنم و سریع نصف کیرشو برد توی کسم میخواستم جیغ بزنم اما دستش با فشار توی دهنم بود که منم دستشو محکم گاز گرفتم که یهو دستش رو اورد بیرون از توی دهنم و محکم زد در گوشم گریم گرفت و سرخ شده بود همونطور که کیرش توی کسم بود منو بغل کرده بود و اروم در گوشم زمزمه کرد عاشقتم و شروع کرد به تلمبه زدن که احساس کردم یه ماده لزجی رو توی کسم همون موقع از حال افتاد و وزنش روی من سنگینی میکرد افتاده بود روی من یه چند دقیقه ای همینطور بود و بعد بلند شد من گفتم میرم دستشویی وقتی رفتم دیدم یه ماده ی خیلی زیادی اومد بیرون حالم به هم خورد خودمو شستم و وقتی اومدم بیرون دیدم لباساشو پوشیده و خودشو به خوابی زده منم لباسامو پوشیدم رفتم کنارش و سفت بغلش کردم و دیدم صورشو اورد نزدیک من و  لباش روی لبام بود …

 

شادی

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

4 دیدگاه دربارهٔ «خودم خواستم منو بکنه»

  1. سلام عزیزم
    ایدی یاهوی من رو ادد کن
    alfaqantures1981
    باهم اشنا بشیم
    اگه بخوای میتونیم دوستان خوبی برا هم‌باشیم

  2. داریوش

    منم میخام لطفا هر کی اهلشه خانوما پیام بده
    ۰۹۳۷۱۶۵۹۵۵۸

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا