شوهرم کتکم زد منم کس دادم

اون روز سر یه مسئله بی خودی با شوهرم که داشت آماده میشد بره مسافرت کاری حرفم شد و کارمون به کتک کاری کشید
از اینکه می دیدم شوهرم سر هیچ و بیخودی داره منو میزنه خیلی ناراحت شدم و رفتم توی اتاق و یه دل سیر گریه کردم . او هم بدون خداحافظی گذاشت و رفت…

 

توی اون موقعیت دلم میخواست باکسی حرف بزنم تا کمی سبک بشم اما روم نمی شد به دوستام زنگ بزنم و بگم که شوهرم منو زده و باهاشون درد دل کنم یه دفه یاد شماره ای افتادم که چندوقت پیش اشتباهی بهم زنگ زده بود. هنوز اونو از رو گوشیم پاک نکرده بودم صدای مردونه گرم و دلنشینی داشت که آدمو جذب خودش می کرد. دوس داشتم کمی باهاش حرف بزنم تا سبک شم.

صبرکردم تا شوهرم بره وقتی مطمعن شدم که رفته . به اون شماره اس دادم کجایی؟ بدجوری دلم گرفته دلم میخواد الان پیشم بودی تا سرمو بذارم روپاهات و کلی گریه کنم اگه میتونی بیااینجا
دیدم تلفنم زنگ خورد و همون شماره بود
جواب که دادم دیدم حرف نمیزنه

 

من هم عمداً بدون اینکه الو الو کنم گفتم: بنفشه جون مهرداد رفته مأموریت منم که تنهای تنهام به شوهرت بگو و پاشو بیا اینجا
که همون صدای مردونه گفت: عزیز دلم چته، چی شده مگه
گفتم: ببخشید شما
گفت: یه بنده خدا که مامور شده کمی باشماصحبت کنه
گفتم آقاجون لطفاً مزاحم نشو که اصلن حال و حوصله ندارم من میخواستم با دوستم تماس بگیرم که انگار اشتباه شماره رو گرفتم
گفت: فرض کن من همون دوستتم .
گفتم: ولی دوست من یه خانمه
گفت: چه ایرادی داره حرفاتو بگو من سنگ صبورت میشم
الکی قطع کردم اما منتظر تماسش بودم
بعدچندلحظه دوباره زنگ زد
گفتم: بازم که شمائید؛ فرمایش؟
گفت: پیامتو که خوندم دیدم خیلی ناراحتی زنگ زدم تا کمی از این حال و هوای بدی که داری دربیای
گفتم: شما چیکار به حال و هوای من دارید لطفن مزاحم نشید
گفت: حالا اگه چند دقیقه با هم حرف بزنیم آسمون به زمین میاد
گفتم: نه اما من که شما رو نمی شناسم بخوام با شما درددل کنم
گفت: اتفاقاً اگه نشناسی راحت تر میتونی حرفاتو بزنی و معذوریت نداری
گفتم: خوب بعله اینم یه حرفیه
گفت: خوب عزیزمن بگو ببینم چته که دلت میخواد سرتو روپای دوستت بذاری و گریه کنی، یعنی این همه سختی کشیدی؟
گفتم: آقای محترم شما زن دارید یا نه
گفت: بعله دارم . نمیخوام به شما دروغ بگم که.
گفتم: از این صداقتت خوشم میاد. حالا اگه سرهیچ و پوچ با خانمت حرفت بشه میای اونو کتک میزنی؟
گفت: اگه کسی مردباشه مگه به خودش اجازه میده روی زن دست بلند کنه؟
گفتم: ولی شوهر من امروز با من اینکارو کرد.
با لحن خاصی همراه با عبانیت گفت: ای تف به غیرتش اگه همچی کسانی رو ببینم میدونم باهاشون چیکار کنم
گفتم: مثلن چیکار میکنی
گفت: تا اونجا که بخورن میزنمشون تا آدم بشن حیف نیس تو رو خدا کسی بخواد به زن ، این گل زندگی این موجود نازنین بی احترامی بکنه.

 

خلاصه حرفاهامون خیلی طول کشید و درباره همه چی حرف زدیم
کار به جایی رسید که گفت: میخوام درباره خودم یه چیزایی بگم اگه دوست نداشتی جوابمو بدی اشکالی نداره فقط حرفامو بشنو
بعدش گفت: الان چارساله ازدواج کردیم ولی توی این مدت هرکاری کردم که زنم با من هماهنگ بشه و بتونیم حداقل شبهای جمعه باهم سکس کنیم راضی نمیشه که نمیشه میگه من از این کارها بدم میاد
من هم موقعیت رو مناسب دیدم و ازش پرسیدم: اون وقت شما چیزی بهش نمیگی؟
گفت: من دوستش دارم دلم نمیخواد اذیت بشه میذارم هربار که خودش دلش خواست باهاش سکس میکنم
گفتم: ببخشید اینو می پرسم اما برای شما تحمل این موضوع سخت نیس؟ آخه همسر من حتی اگه من آمادگیشو نداشته باشم میاد کار خودشو میکنه و بدون توجه به من میگیره میخوابه
گفت: یعنی شما هم مث زن من سردمزاجید؟
گفتم: نه ولی ………
خلاصه خیلی حرف زدیمو در آخر به من گفت: خیلی از هم صحبتی باشما لذت بردم اگه افتخار بدی دلم ممیخواد از نزدیک شما رو ببینم
من هم گفتم : اتفاقا من هم خیلی دلم میخواد این مرد بزرگ رو از نزدیک ببینم و خلاصه قرار گذاشتیم برای شام با هم بریم رستوران شاپرک که در منطقه بالاشهر بود
ساعت 8 شب در اونجا همدیگرو دیدیم
وای خدای من چی میدیدم، یه مرد بلندقد خوش هیکل جذاب و تنومند و خیلی هم شیک پوش.البته من هم بدن خوش فرم و سکسی دارم با پوستی روشن و موهای خرمایی که میشه گفت هر مردی آرزو داره یه شب هم که شده با من بخوابه
خلاصه بعداز آشنایی و خوردن شام سووار ماشین او شدیم تا منو برسونه .نزدیک خونه که رسیدیم بهش گفتم خیلی ممنون امشب واقعن درکنارشما به من خوش گذشت و غمهامو فراموش کردم. اگه وقت دارین و افتخار میدین خوشحال میشم بریم خونه با هم یه چایی بخوریم
اونم بلافاصله گفت با کمال میل .
وارد خونه که شدیم مانتو رو درآوردم و گفتم امشب میخوام کمبودهای خانمت رو واست جبران کنم اگه مایل باشی
گفت: واسه من باعث افتخاره که در خدمت یه حوری بهشتی مث تو باشم و همزمان اومدجلو منو بغل کردو بوسید
در حال بوسه و لب گرفت و عشق بازی لباسهامو درآورد و منو لخت مادرزاد روی تخت خوابوند و لباسهای خودش رو هم درآورد و اولین کاری که کرد کنارم دراز کشید و منو توی بازوان قویش جا داد و منو بوسه باران کرد.
سینه هامو می خورد و با کیرش روی کوسم می مالید

 

دستشو برد پشت و انگشتشو روی سوراخ کونم گذاشت و باهاش بازی میکرد
بدنمو میخورد و منو می مالید ولی کیرشو هنوز نبرده بود داخل کوسم که من هیجان زده بهش گفتم دارم میمیرم ….بسه تو رو خدا .. منو بکن دیگه… او هم نامردی نکرد و چنان با ضربه شدیدی کیرشو فرستاد توی کوسم که همون لحظه اول که منو تکون میداد آبم اومد و ارضا شدم
ولی مگه اون دست بردار بود تا ساعت 3 نیمه شب چند بار منو گائید
بعد از اون شب هم هروقت فرصت بشه یا من میرم پیش او یا او میاد خونه ما
و سکس های ما هنوز ادامه داره

 

نوشته: شقایق

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

23 دیدگاه دربارهٔ «شوهرم کتکم زد منم کس دادم»

  1. مسعود تهران

    سلام داستان قشنگي بود ايشالله كه هميشه موفق باشي و در زندگي لذت ببري لايـــــــــــــــــــك

  2. عزیزم آگه بخوای منم میتونم ساپرتت کنم کیرم 25 سانته یه حالی بهت میدم تا همیشه به من بدی 09016150359 منتظرتم

    1. مرضیه جان اگه بخوای از خجالتت در میام. کس میخوامممممممممممممممممممممممممم 09378780749

  3. koroshh shirazi

    من کوروشم 35 ساله شیراز خانومای سکسی و هات مخصوصا بالای 30 سال اگه دوسداشتین سکس داغ و طولانی داشته باشید این ایدی یاهو منه برام پیام بفرستید 09178079907 bboobs362

  4. سلام
    قبلا هم گویا داستان هایی در مورد سکس ضربدری گذاشتی و من خوندم
    گویا کلا یه خانمی هستی که تمایل به رابطه جنسی زیادی داره و دوس داره سکس های هیجانی و از پیش تعیین نشده و یهویی اما با جذابیتِ خاص داشته باشه
    و داستان هایی که میگی میکنی اینو به وضوح بیان میکنه…
    البته این داستانت جنبه آموزشی و درس گرفتن از زدن خانم ها هم داشت…البته دوستان بهتره یکم از جناح های دیگه هم به داستان نگاه کنن..بازم منتظر داستان هات هستم

  5. دل منم خواست
    من دوست دارم روزی چندبار گاییده بشم
    ولی شوهرم سرده,دوست دارم از کون بکنه ولی نمیکنه.کیر تموم مردا توی کس و کونم

  6. مهرشاد

    با سلام مهرشاد هستم از بندرعباس خوش هیکل و خوشتیپ و خوشکل اهل تفریح و دور هم نشینی از خانومای ناز و اهل حال پذیرایی خاص میکنم منتظر تماس واسه یه شب خاطره انگیز.
    09178599200

  7. کلفت و دراز

    09337032527هر کی تلی میخواد اب کوسش بریزه اس بده واژه کلفت و دراز

  8. سلمان از کرمان هرکی مایله بزنگه کیرم کلفت سیاه ولی سکسی09375955416

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا