حدود 2 سال پیش مجبور شدم طلاق بگیرم و برای کارای خونه هم هم یه دختر اورده بودم که کارامو انجام بده.دختره اسمش سمیرا بود هر دفعه که میومد من نبودم صبح میمود تا شب خونه ام میموندیه روز یکی ازهمسایه هامون بهم زنگ زد گفت که چرا انقدر مرد تو خونه رفت امد میکنه درست نیست .همون موقع دم خونه رفتم تاببینم چ خبره.دیدم بله خانوم خونه منو جنده خونه کرده .دوتا مرد گنده با سمیرا اومدن بیرون…
خیلی اعصابم خورد شد تصمیم گرفتم اذیتش کنم بندازمش بیرون.بهش زنگ زدم وگفتم شب بیاخونم تاباهات حرف بزنم.اونم قبول کرد رفتم چند متر طناب گرفتم خونه شب اومد شیشه ویسکی گذاشتم رومیز یه پیک ریختم و خوردم سیمرا مانتوش دراورد.نشست .پاشو انداخت رو اون پاش با اون ساپورت نازکی که پوشیده بدنش معلوم بود تاپشم که اوفف.سینه های گردش قشنگ معلوم بود نصفش. یه زره دیگه ویسکی زدم اونم پاهاشو جلوم باز کرد خشتکش معلوم شد قشنگ شورت خال خالیش معلوم بود… یه دست بهش کشید.این دختر واقعا کس و کونش میخوارید. بهش گفتم خیلی دوسداری حال کنی اره؟ گفت خوب شما روخیلی دوسدارم ولی شما بی اهمیتین بهم.گفتم بیا این جا بقلم نفسم چرا دور میشینی.اونم پرید بقلم.دستمو لا موهاش کردم اونم داشت برا خودش عشق میکرد تواین چند ساعت امارشو دراورده بودم یه جنده حسابی بود که خودشو برامن مظلوم نشون میداد.
یهو چنگ زدم تو موهاشو سرشو کشیدم طرف خودم یه لب وحشی گرفتم ازش گفتم من دلم میخواد دستاتو ببندم قشنگ بانداژت کنم.بعد بکنم.گفت: چرا.
_اخه میترسم دری . ببندم؟
_باشه.
بقلش کردمو انداختمش روتخت رفتم اشپز خونه طناب بیارم که دیدم خانوم خودشو لخت کرده روتخت دسش و کرده تو کسشو میماله نامه میکنه .داشتم تحریک میشدم سینه های گرد بزرگ توپی داشت کسشم ازاون سفید خوشگلا بود.دلم میخواست بلیسم کسشو خم شدم یه لیس زدم به کسش.کیرم داشت بلند میشد.کهاز کسش بلند شدم باطناب دستشو بستم. محکم بعدم دستاش به بالا تخت بستم .یه طناب برداشتم دورسینه هاش بستم تا سینه هاش اویزون شه برام.پاهاشم بستم ویه کوچلو بلند کردم کونشو.رفتم جلو گوشو لیس زدم اروم دهنش چسب زدم گفتم صدات پخش میشه عشقم.بعدم اروم اروماز گردنش تا کونش بوسیدم. دوتا محکم رو کونش زدم بعدم یواش یواش بادستم مالیم کونشو .کون بود خدایی گنده .همین جوری باانگشت از کسش میکشیدم تامیومدم روکونش فرومیکردم تو میخواستم حسابی حشری شه هرچند خودمم داغ بودم.
بلند شدم کمرمو از شلوارم دراوردمو گفتم .خوب شما جنده ای پس خونه منو جنده خونه میکنه.زارت کوبیدم روکونش جیق زد. شروع کرد به تقلا زدنو دستاشو بازکرد که امون ندادم دومی محکم تر زدم روکونش. گفتم.چی برات ساخت اخه اوف باز زدم روکونش سوراخشو یه لیس زدم یه سیگار روشن کردم.شروع کردم به زدن من هی باکمر میزدم روکونش اونم هی جفتک مینداخت. سیگارم که تموم شد گذاشتم رو کمرش خاموشش کردم با زجفتک انداخت برگشت .داشت گریه میکرد ولی برام اهمیت نداشت.رفتم روشو سینه هاشو خوردم کیرم قشنگ رو کسش بود.ولی نکردمش یه بروس ورداشتم کردم تو کونش.نمیرفت تو چون دسته بروس از این بزرگا بود ولی بازور کردم توش.
شلوارمو دراوردم باشورتمو.رفتم سمت سرش.کیرم که بلند شده بود به صورتش مالیدم گفتم:کیرم بزرگ شدش بدم بخوری میخوریش .چسب از دهنش دراوردم که جیق کشید .دستمو کردم تودهنش چهارتا انگشتم تو دهنش بود هی تاته بادست تلمبه میزدم تا اروق زدو کیرمو کردم تودهنش هی درمیاورد میزاشتم توش کلافه شده بود دلش میخواست بخوره اما نمیزاشتم .کیرمو مالیدم به نوک سینه شو رفتم سوراغ کسش بوروس دراوردمو تا ته یهو کردم تو کوسش تا نالش درومد.بعدم با بروس کردمش کیرم و کردم توکونش.تلمبه زدمو بروسم گرفتمو کردم تو کونش نالش رفته بود هوا .
حسابی کردمشو ابمو خالی کردم توکونش.ولی بروس درنیاورد.کیرمو با صورتش پا کردم گفت بده بخورم. نذاشتم.سرا خر دهنشو بستمو بازو اکمر بند افتادم بجون سینه هاش تا کبود بشه.سرا خرم یه زنگ به دوستام زدم تا بیان بکنش اوناهم تا فردا ظهر بقلش بودنو داشتن اذیتش میکردن…
بعدم بردیمش دم خیابون بابچها پرتش کردیم بیرون…تا درس عبرتی شه برا جندهای محترم.