تلافی با سکس

سلام – داستانی که براتون تعریف میکنم مربوط به 40 روز پیشه – من و داداشم با هم خیلی نداریم و جدا از برادری با هم کلی رفیقیم – اختلاف سنی مون هم 3 سال بیشتر نیست – خلاصه داستان از اونجایی شروع شد که برادرم یه دوست دختر داشت که اسمش لیلا بود و حدود یک سال پیش باهاش به هم زده بود – دلیلش هم این بود که دختره بهش خیانت کرده بود و با یکی از دوستای مشترکمون مجید ریخته بود رو هم و کلی اعصابمون رو خراب کرده بود .
 
دختره خیلی گوشت بود و پوست تیره ای داشت – البته قدش کوتاه بود – من و داداشم هر وقت که یادش میوفتادیم کلی افسوس میخوریم که چرا نکردیمش آخه برادرم دوسش داشت و تو فکر خودش برای زندگی بهش زوم کرده بود . بعد از اینکه با مجید رو هم ریخت ، ما هم با اون دعوامون شد و باهاش به هم زدیم – اما دو ماه پیش مجید دوباره با وساطت بچه محلا از ما معضرت خواست و حقیقت جالبی رو فاش کرد که لیلا به اون هم خیانت کرده و رفته با یکی دیگه ، که از قضا ما اون پسره رو هم میشناختیم و جالب اینکه مجید گفت که کوس لیلا حلقویه – چون یه بار که میخواسته باهاش حال کنه و لاپایی بره به پیشنهاد لیلا از کوس کرددش و بسیار تنگ بوده انگار که محکم جق بزنی .
 
ما بعد از شنیدن این قضیه تصمیم جدی گرفتیم که هر طور شده دوباره با لیلا دوست بشیم و این بار به تلافی قبل هردوتامون وحشیانه بکنیمش تا بفهمه که زرنگ کیه – برای همین برادرم دوباره افتاد دنبال لیلا و اینقدر سیریشش شد که بلاخره تونست تو راه دبیرستان با ماشین سوارش کنه و اعتمادشو جلب کنه – لیلا با وجود اینکه با یکی دوتا پسر بکن که ما میشناختیم دوست بود ، وقتی داداشم دوباره باهاش دوست شده بود خودشو تنها و پشیمون جلوه داده بود و دوباره تریپ لاو و ازدواج رو پیشنهاد کرده بود . داداشم هم نامردی نمیکنه و همون روز دوسه تا لب آبدار ازش میگیره – آقا ما که تو کونمون عروسی بود – دقیقا تو همون حول و ولا مادر و پدرم با خواهر کوچیکه اینا پنجشنبه و جمعه آخر هفته رو رفتن لواسون ویلای خالم اینا و خونه خالی شد – داداشم مخ لیلا رو تیلیت کرد و آووردش خونه – من از قبل با داداشم هماهنگ بودم و توی اتاق خودم لخت و آماده سکس توی کمد دیواری مخفی شدم – داداشم لیلا رو آوورد و یه 40 دقیقه ای سیر کردش – من دیگه پاهام سر شده بود بس که سرپا ایستاده بودم – که یهو صدای در توالت اومد و یکی رفت توش – بعدش داداشم اومد پشت در کمد و زد به در – من درو باز کردم و نیم تنه از کمد اومدم بیرون – دیدم داداشم داره زیپ شلوارشو میبنده – به من گفت که تا لیلا از توالت نیومده بیرون ، خودش از خونه میره بیرون تا من و لیلا تو خوه تنها بشیم – منم گفتم در خونه رو قفل کن که نتونه بره بیرون من با کلید خودم بازش میکنم
 
– داداشم با یه چشمک بهم گفت که بهش رحم نکن و کاندوم هم یادت نره – من که قلبم داشت وامیستاد – در کمد رو باز کردم و شرو کردم به ور رفتن با کیرم که راست بشه – داداشم رفته بود بیرون و در رو قفل کرده بود – صدای در توالت اومد و لیلا اومد بیرون و داداشم رو صدا کرد – رفت تو پذیرایی که من از اتاق خوابم با کیر آخته اومدم بیرون و از پشت گرفتمش – لیلا با دیدن من ترسید و جیغ کشید – من امونش ندادم و شروع کردم به لب گرفتن – چه حالی میداد مثل این فیلم فارسی ها اون تلاش میکرد فرار کنه و من به زور ازش لب میگرفتم – توله سگ با ناخوناش دستمو خراش انداخت – منم بغلش کردم و بردمش تو اتاق خواب خودم – انداختمش رو تخت و افتادم روش – دیگه چاره ای به جز تسلیم شدن نداشت – یه لب آبگوشتی ازش گرفتم و اونم همراهیم کرد و سینه ها شو خوردم و با انگشت کردم تو کسش – بعد من بلند شدم و یه کاندوم کشیدم روی کیرم که حسابی راست شده بود – که دوباره دررفت – میخواست بره تو اتاق برادرم که لباساش اونجا بود و در رو ، روی خودش ببنده که اینبار دوباره گفتمش و به جای اینکه ببرمش تو اتاقم
 
– بردمش تو حمام و در رو روی خودمون بستم – خیلی صحنه قشنگی بود – گفت الان داداشت میاد – صداش میپیچید – منم جوابشو ندادم و آب گرم روباز کردم – بخار تمام حمام رو پر کرده بود – آب رو بستم و گرفتمش به کار و با شامپو تمام بدن شو کف مالی کردم البته خودم هم کفی شده بودم – خوابوندمش روی زمین و با کف روی بدنامون کیر خودم که با کاندوم بود و کس اون رو حسابی مالوندم – دیگه هیچ حرفی نمیزد – بعد کیرمو کردم تو کسش و اون جیغ کشید – راست میگفتن – چقدر تنگ بود – یعنی کس حلقوی نعمتیه ها – آقا از ما وحشیگری و از اون ناله و جیغ – 6 یا 7 تا تلمبه محکم زدم که آبم اومد – کیرمو گذاشتم توش و مدتی لب گرفتیم – بعدشم که دوش گرفتیمو با هم اومدیم بیرون – دیگه نزدیک غروب بود – لباساشو پوشید و با عصبانیت رفت خونشون …
 
نوشته: سعید

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا