به لطافت برگ گل

نفساي داغشو روي صورتم حس ميكردم،همون طور با چشم بسته بهش گفتم مگه قرار نشد يه كم استراحت كنيم بعد ادامه بديم؟
-نميتونم سحر،وقتي لخت كنارمي تحريك ميشم،بيا يه بار ديگه
با يه لبخند شيطنت گفتم:ميخوام يه كم بخوابم،اگه ميتوني تحريكم كن
انگار منتظرِ يه اشاره بود،خودشو كشيد روي تنم و آروم لبشو گذاشت كنار گوشم،از كنار گوشم تا كنج لبمو بوسه هاي ريز ميكرد و نفساي گرمشو حواله صورتم ميكرد.

 

به لبم كه رسيد با زبون،خيسش كرد و بعد كشيد تو دهنش و شروع به مكيدن لبم كرد،نوك انگشتشو خيس كرده بود و ميكشيد رو نوك سينه هام،نقطه ضعفمو خوب ميشناخت،ديگه نميتونستم خودمو كنترل كنم چشامو باز كردم و باهاش همراه شدم،لب همو ميخورديم و سينه هاي همو ميماليديم،بدنمون پيچيده بود تو هم و از حرارت هم داشتيم آتيش ميگرفتيم،سرشو برد روي سينمو كرد تو دهنش،وقتي نوك سينمو گاز ميگرفت حالم بدتر ميشد،صداي نفساي هر دومون بلندتر شده بود.
وقتي ديد از شهوت دارم اينجوري به خودم ميپيچم خنديد و گفت:ديدي جلوي من نميتوني مقاومت كني!
پاشدم و خابوندمش رو تخت:-حالا بايد واسه اينكارت تنبيه شي

 
-آخ جون تنبيهاي تو رو دوست دارم
كسمو گذاشتم رو كسش ، انقدر خيس شده بود كه راحت روش عقب جلو ميكردم،هرچي پيش ميرفتم صداي نفسامون بلندتر ميشد،چوچولامون كه ميماليد به هم ديوونه ميشديم،كنترلمون سخت شده بود،التماسم ميكرد:-سحر تندتر،تندتر،دارم رواني ميشم
همينطور كه كسمو ميماليدم روش سرمو بردم كنار گوشش و آروم زمزمه كردم:عزيزم الان ارضات ميكنم،چه كست داغه،دارم آتيش ميگيرم
-بكنم،بكن،بكن…
صداي ناله ها و حرفاش ديوونه ترم ميكرد،از خود بي خود شده بودم،بدنامون تو هم قفل شده بود،خيس از عرق بوديم،دهنم خشك شده بود،قلبم تند ميزد.
تندتند كسمو ميماليدم و سينه هاشو تو دستام فشار ميدادم،ناله هاش ديگه تبديل به جيغ شده بود كه تو بغلم لرزيد ، همديگرو سفت بغل كرديم و لب تو لب بيهوش شديم…

 
نوشته: ج  لز و و لز

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

8 دیدگاه دربارهٔ «به لطافت برگ گل»

  1. ترنس بدبخت

    یووهوووو خیلی عالی بود،واقعا خوش به حال شما دخترا،واقعا دوست دارم حتی برای یه بارم که شده لذت لز رو تجربه کنم . . .

  2. اووووووف..عاشق لزززمممم..اوووومممم عااالیههه..عشقم عااالیههه فقط نمیزاره کسشو بخورمممم

  3. عااالي بود من و دوستم كه اين داستانرو باهم خونديم كلييي حشري شديمو كس همو خورديم،عالي بود وااااي

    1. منم دوست دارم سارا جون کس تو خوب بمکم اونقدر بمکم که ابت بیاد بخورمش اخخخخخخ جووووون

  4. يه دختر أهل تهران واسه دوستي همه جوره پايه ٠٩٣٩٤٨٩٧٩٨٩اسمم وحيد ٢٦سالمه كسي هست بزنگ مسي

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا