من و شوهر خواهرم

سلام من اولین باره داستانمو مینویسم از خودم بگم 23سالمه و یه دختر توپر هستم و چون بدنسازی کار میکنم هیکلم بد نیس خوبه و شوهر خواهرم که پسر خالمه از بچگیم خیلی دوسش داشتم تا اینکه با خواهرم ازدواج کرد و من از فکرش اومدم بیرون یه مدت گذشت این داستان برمیگرده به 3سال پیش که خیلی اتفاقی بهش گفتم که از بچگیم دوسش داشتم اونم ازون به بعد حس بهم پیدا کرد و هی اس میداد و زنگ میزد خیلی میترسیدم کسی بفهمه از یه طرفم خوشحال بودم که میتونم باهاش صحبت کنم و اصلا تو فاز سکس نبودیم تا اینکه من واسه کار اومدم یه مدت خونشون بمونم چون به محل کارم نزدیک بود اون موقع ها خواهرم سرکار میرفت ساعت 7صبح میرفت بیرون و شوهرش که ساندویچی داشت ساعت 10میرفت سرکار منم یه روز درمیون میرفتم چون آرایشگاه کار میکردم یه روز صبح که خواهرم رفت سرکار بعد چند دقیقه احساس کردم یکی از پشت کنارم خوابیده و بغلم کرده داشتم از ترس سکته میکردم چون اصلا این چیزا قرار نبود بینمون باشه
 
آروم دستشو گذاشت رو سینم و شروع کرد مالوندن منم از خجالت برنگشتم تا اینکه خودش منو برگردوند سمت خودش و شروع کرد لبامو خوردن و یه پاشو انداخته بود وسط پامو هی با زانوش میمالید رو کسم یه حال عجیبی داشتم یه چی بین دوس داشتن و ترس و خجالت کم کم اومد پایینتر شروع کرد گردنمو بوسیدن و لیسیدن یه دفعه نشست تموم لباساشو درآورد روم نمیشد کیرشو نگاه کنم دستمو گرفت گذاشت رو کیرش که واسش بمالم خودشم تیشرتم و درآورد و سوتینمو باز کرد شروع کرد مث وحشیا سینه هامو خوردن که کم کم صدام درومده بود و کیرشو فشار میدادم که یهو دیدم یه دستشو گذاشته رو کمرم همینجوری داره میاره پایین به کونم که رسید یخورده مالوندش و دستشو کرد تو شلوارو شورتم بعد یدفعه شلوارو شورتمو کشید پایین رفت بین پاهام و از هم بازشون کرد شروع کرد به خوردن کس و کونم و هی به دستاش کونمو ماساژ میداد کسم که حسابی آب انداخته بودوآبشو مالید به کونم و کیرشو تف زد و به زور کرد تو کونم خیلی حس بدی بود اشکم درومده بود از درد جیغای کوتاه میزدم که با دستش چونمو آورد بالا و در گوشم گفت خیلی وقته تو کف کونتم تا جرت ندم ولت نمیکنم و یه بیست دقیقه ای که گذشت آبشو تو کونم خالی کرد و شروع کرد کمرو کون و پاهامو ماساژ دادن و کسم و انقد با دست مالوند که آب منم اومد ازون روز به بعد خیلی باهم سکس داشتیم بعد یه سال دوست پسرم پردمو زد و به شوهرخواهرم از کسم میدادم اگه خواستین براتون تعریف میکنم خواهشا اگه خوشتون نیومد کلا نظر ندید چون داستانم واقعیه و دلیلی ندارم بخوام الکی وقت خودمو شمارو بگیرم ممنون
نوشته: س.ع

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

6 دیدگاه دربارهٔ «من و شوهر خواهرم»

    1. من هم خواهر زنی دارم که خیلی کون بزرگ و خوشفرمی داره که من میمیرم براش حاظرم 5 ملیون بدم بهش یک ساعت مال من باشه

  1. سلام عزیزم خیلی باحال بود اگه می شه ادامه بدید
    خوشحال می شم باهم آشنا بشیم یاهو چت یا ایمیل منتظرتون هستم
    [email protected]

  2. مرسی عالی بود
    منم بد جور کف خواهر زنم هستم ولی جرات عرض اندام ندارم
    افتخار آشنایی باهاتونو دارم?لطفا ایمیل بزنید
    فدات

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا